سکولاریسم؛ همان که آنکه جدایی دین از سیاست است و دین را امری فردی می داند مقوله ای نیست که از صده های اخیر به ما ارث رسیده باشد. به اجمال یادآوری می شود در طول تاریخ سکولاریسم به علت پاره ای معارضات منافع شخصی و مذهبی هماره مورد تأکید دین گریزان بوده است.
جدایی دین از سیاست و فردی پنداری دین به طوری که دین در اداره جامعه نقشی ندارد ظرافتی دارد چون مار خوش خط و خال که در ظاهر بسیار زیبا و در باطن بسیار خطرناک است. زیبایی سکولاریسم آن است که افراد را دین خود تشویق می کند اما نه دین اجتماعی؛ بلکه دین فردی که اینجا آغاز و شروع تعاریف حریم خصوصی و تشخیص خود است. فردی شدن دین به همین جا ختک نمی شود، بلکه تفسیر به رأی و فهم از دین با عقل خود از مصیبت های تبعی آن است. و اینها با مدنی الطبع بودن انسان در تعارض است. چرا گه انسان میل به زندگی اجتماعی دارد و با این نگاه به دین بخش بزرگی از فلسفه حیات بشری به انزوا می رود.
بنابراین سکولاریسم مورد توجه تنها کسانی است که از همین رهگذر در پی کسب منافع دنیوی خود هستند که با پا نهادن دین به عرصه زندگی اجتماعی مفاهیمی چون عدالت، مساوات، برابری، حق شهروندی، منافع جمع و...همه آنها مورد سؤال قرار می گیرد.
همه اینها را چه در دنیای مدعی دموکراسی امروز که افتخار خود را سکولاریسم می داند می بینیم. سعی فراوان در به انزوا کشاندن مسلمانان و بلکه دین داران، مخالفت با ورود بانوان با حجاب به عرصه های اجتماعی، احترام قائل شدن برای هر دین و آئین ولو جعلی و خرافی، دم زدن از تمدن ها و... همه نشان هایی از همین سکولاریسم است.
در گذشته حتی در میان مسلمانان نیز این پدیده شوم پدیدار گشت و در جامعه بعد النبی(ص) این خصلت هر چند با ظواهر اسلامی به روش های گوناگون از قبیل خشم و اجبار خلفاء و چه با تن آسایی و بی بصیرتی اصحاب رسول(ص) و مسلمانان سطحی نگر از خوارج و پیمان شکنان به چشم خورد.در قسمت اخیر مختارنامه هم همین مفهوم از زبان عبدالله ابن زبیر خطاب به مسلم شنیده شد که « من با دیانت یزید مشکل دارم نه با سیاست آن».
این در حقیقت تفکیک قائل شدن برای سیاست و دیانت است و این یعنی همان سکولاریسم دنیای امروز. دنیای آنروز و جهان اسلام آن زمان نیز تحت سیطره و فرمانروایی کسانی چون ابن ابن مرجانه ها و ابن زبیرها قرار گرفت که تأویلی بر آمد که مشکل دیانت یزید است نه سیاست او. و لذا با بی بصیرتی مشکل در میمون بازی، خمر شرب، میگساری و لعو و لعب یزید دیده می شد نه در اداره ننگین، مرگبار، خفقان و رقت بار وضعیت اجتماعی.
به هر حال این مرتبه از دین گریزی و دنیازدگی که آن را سکولاریسم می گوییم در ابن زبیرهای آن روز بوده و امروز نیز می تواند ابن زبیرهای دیگری همین تعبیر را بلغور کنند؛ که البته در فتنه88 این کردند. و جالب است فرمایش حضرت علی علیه السلام که فرمود: « زبیر همواره با مود تا اینکه فرزند نامبارکش عبدالله به سن جوانی رسید.»
کلمات کلیدی :
ابن زبیر؛ سکولار صدر اسلام
-----------------------------------------------------------------------------------------------