بازی جدید هاشمی؛ تنفس مصنوعی به فتنه! - رهپویان
سفارش تبلیغ

بازی جدید هاشمی؛ تنفس مصنوعی به فتنه!

چرا
آن روزهایی که فتنه گران، تهران را مبدّل به حمام خون کرده بودند آقای
هاشمی به فکر استعفاء نبودند؟... مظلوم نمایی جدید آیت الله هاشمی در حالی
که اکنون هیچکس در این مملکت کاری به کار ایشان ندارد، قطعا یک پوئن
ارزنده به نفع جریان ...

صراط
- اخیرا تحرکاتی از جانب آیت الله هاشمی رفسنجانی آغاز شده که بدون تردید
باید آنها را در راستای اقدامات نسنجیده ایشان طی سالهای اخیر ارزیابی
کرد. آنچه که اکنون گاه و بی گاه از جانب ایشان و یا نزدیکان ایشان مطرح
می شود زمزمه استعفاء از سمتهای حکومتی است. در این رابطه گفتنی هایی هست
که در ادامه بدانها می پردازیم.
1- چند وقت پیش آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفت
وگو با یک ماهنامه اظهار داشتند که قصد استعفا از سمت های سیاسی کنونی را
داشته که بنا به برخی ملاحظات آنرا به تأخیر انداخته اند. پس از آن هم یکی
از وابستگان ایشان نوشت که استعفای آیت الله هاشمی جدی است. با این حال
برخی از نزدیکان و دفتر ایشان تلاش کردند اخبار مربوط به این موضوع را
تکذیب کنند.
اما روز گذشته محسن رفیقدوست از دیدار خود با
آیت الله هاشمی گفت و خبر جدیدی در این رابطه داد. رفیقدوست با بیان اینکه
تنها اختلاف آقای هاشمی با رهبری بر سر ریاست جمهوری احمدی‌نژاد است گفت:
آقای هاشمی مناعت طبع زیادی دارد. من اخیراً که با ایشان دیدار کردم، آقای
هاشمی گفت اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم می‌روم اما ایشان اجازه
نمی‌دهند. وی این حرف آقای هاشمی را به معنای قهر کردن ندانست و افزود:
آقای هاشمی البته فرمودند تا وقتی که رهبری بخواهند من محکم ایستاده‌ام
اما به نظرم آقای هاشمی احساس خستگی می‌کنند. ‌امروز آقای هاشمی در هیچ
موردی به جز ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد با رهبری نظر مخالف ندارند. به
هر حال ایشان به عنوان یک انسان 76 ساله، معتقد است آقای احمدی‌نژاد برای
ریاست جمهوری مناسب نیستند. البته این نظر را خیلی‌های دیگر هم می‌گویند
اما آنها مهم نیستند. آقای هاشمی مهم است.

 2- به عقیده نگارنده بازی جدید آقای هاشمی را باید از چند زاویه ارزیابی کرد.
نخست
باید دید آقای هاشمی در چه شرایطی دست به چنین جوسازی تازه ای زده اند.
شرایطی که اکنون بر جناح ایشان و متعاقبا بر شخص ایشان مستولی است، شرایطی
بسیار شکننده و آلوده به یاس است. به یاد آورید یک سال و اندی پیش را؛
زمانی که کبک آقایان خروس می‌خواند و پیاده نظام کودتای مخملی در خیابانها
امنیت مردم را سلب کرده بود. و باز به یاد آورید نامه سیاهی را که جناب
آقای هاشمی چند روز مانده به انتخابات بدون ذکر "سلام"، خطاب به کسی
نوشتند که اکنون عدم خروجشان از پستهای حکومتی را موکول به نظر آن بزرگوار
می کنند. و به یاد آورید که در همان نامه آیت الله رفسنجانی خطاب به
مولایمان چنین وعده کودتا دادند:
«بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و
جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون
سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن
را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده
می‌کنیم.»
وباز به یاد آورید صدور دستور رسمی کودتا از جانب همسر آقای
هاشمی در صبح 22 خرداد 88 را و به یاد آورید بیش از یک ماه شارلاتان بازی
یک مشت ضدانقلاب کودتاچی در کوچه و خیابان تهران را و به یاد آورید رهبری
کودتا توسط فرزند آیت الله هاشمی و متعاقبا فرار خفت بار او به لندن؛ این
پناهگاه تاریخی تمامی کودتاچیان عالم. و باز به یاد آورید اشکهای آیت الله
هاشمی در نمازجمعه تهران را برای کودتاچیان بازداشت شده و باز به یاد
آورید حمله مشتی حرامی به ساحت امام المظلومین حسین ابن علی (ع) در روز
عاشورا و آرزوی مرگ برای اصل ولایت فقیه و خیانت به مظلومین و درماندگان
عالم در غزه و لبنان؛ آنسان که وقیحانه گفتند: «نه غزه، نه لبنان» و در
این میانه به یادآورید سکوت معنادار آیت الله هاشمی رفسنجانی را در برابر
اینهمه بی شرمی مشتی کودتاچی و نهایتا به یادآورید حمایت صریح ایشان را از
کسانی که به جمهوریت نظام اسلامی خیانت کردند و از سر هوای نفس وجود 5/24
میلیون انسان دگر اندیش را منکر شدند!
چرا آن روزها آقای هاشمی به فکر استعفاء نبودند؟
چه شده که اکنون به این فکر افتاده اند؟ آیا این شرایط امروز نیست که منجر
به طراحی چنین بازی جدیدی از جانب ایشان شده است؟ آیا تودهنی های محکم و
پیاپی ملت رشید ایران به کودتاچیانی که متاسفانه همواره مورد حمایت آقای
هاشمی بوده اند، در 9 دی و 22 بهمن و نهایتا به زباله دان تاریخ فرستادن
کودتای تابستان 88، در بازی یاس آلود و مظلوم نمایانه آقای هاشمی بی تاثیر
بوده است؟ به راستی شرایط اکنون آقای هاشمی را چگونه باید ارزیابی کرد؟
برای نگارنده بسیار تلخ و ملال آور است که عاقبتِ یکی از یاران دیرین امام
راحل را اینگونه ارزیابی کند، اما از مخفی کاری چه سود که اکنون دیگر چیزی
بر ملت مخفی نمانده است! متاسفانه واقعیت های آشکار و مستند امروز حکایت
از آن می‌کنند که جناب آقای هاشمی به دلایلی که بر مردم روشن است و اکنون
مجال طرح آنها در این مقال نیست، موقعیت رقت باری در افکار عمومی داشته و
در میان مردم جایگاه بسیار اندکی دارند.
 مجموعه نظام اسلامی با سعه صدری مثال زدنی بزرگترین
کودتایی که از صدر انقلاب تاکنون بر آن حادث شده بود (و (حداقل) بخشی از
خاندان آیت الله هاشمی هدایت آن را بر عهده داشتند) را با سربلندی از سر
گذراند. اما عقبه فتنه هنوز در حال دست و پا زدن است. صراط اسناد محکمی در
اختیار دارد که حکایت از ارتباطات گسترده عناصر کودتا با بیت آیت الله
هاشمی دارد که از آن جمله می توان به ملاقاتهای اخیر مهدی هاشمی اشاره
کرد. به هرحال آنچه به عنوان واقعیتی تلخ باید بدان اعتراف کرد آنکه
متاسفانه آیت الله هاشمی رفسنجانی از بدو فتنه تاکنون مامن و ماوای تمامی
سران کودتا بوده و متاسفانه اکنون نیز هستند! از این رو بازی جدید آقای
هاشمی را باید آخرین حلقه از اقدامات نسنجیده ایشان که قطعا منافع آن به
جیب فتنه گران سرازیر خواهد شد ارزیابی کرد. چه اینکه مظلوم نمایی جدید
آقای هاشمی در حالی که اکنون هیچکس در این مملکت کاری به کار ایشان ندارد،
قطعا یک پوئن به نفع جریان فتنه گری خواهد بود که تاکنون به خاطر بی
تدبیری های ایشان بارها و بارها هاشمی را مورد سوءاستفاده قرار داده است.
راستی آیا آقای هاشمی صفحه نخست سایتهایی که با بودجه مستقیم سازمان سیا
اداره می شوند را در روزهای اخیر دیده اند؟ مثلا آیا گویانیوز (مشهور به
سیا نیوز - متعلق به علیرضانوری زاده) را در حالی که با آب و تاب فراوان
خبر فوق را پوشش داده است مشاهده کرده اند؟!
3- نکته مهم دیگری که باید به گونه‌ای ویژه بدان
پرداخت سوءاستفاده تکراری و ملال آوری است که آقای هاشمی از شخصیت
کریمانه رهبری انقلاب نموده اند. گویا برای جناب آقای هاشمی عادت شده که
برای هر نخود و لوبیایی دامان رهبر معظم انقلاب را بیالایند! هنوز
سوءاستفاده تبلیغاتی ایشان از حضرت آقا در تبلیغات انتخاباتی سال 84 یا
مساله وقف دانشگاه آزاد و دیگر استفاده های ابزاری ایشان از معظم له (که
اکنون جای شمارش تک تک آنها نیست) را کسی فراموش نکرده است. آقای هاشمی می
گویند: «اگر آقا واقعا اجازه دهند من به قم می‌روم اما ایشان اجازه نمی‌دهند.» این حرفها از دهان کسی خارج می شود که همگان در سال گذشته دیدند که وی چگونه در مقابل دستورات موکد رهبری تمرّد کرد. البته
ممکن است واقعا هم رهبر معظم انقلاب (به دلایلی که قطعا حکایت از اشراف
معظم له بر امور و اوضاع کشور می کند) با استعفای آقای هاشمی در شرایط
فعلی مخالف باشند. اما اینکه آقای هاشمی برای اعلام تصمیمات نسنجیده خود
از حیثیت نایب امام عصر(ارواحنافداه) خرج نموده و به عبارتی شفاف تر
بخواهند حضرت آقا را شریک در بازی های سیاسی خود جلوه دهند مساله ای است
که هرچند به هیچوجه در باور ملت رسوخ نخواهد یافت، اما یکبار برای همیشه
باید ایشان را با تذکری جدی از ادامه دادن به این عمل ناشایست بازداشت.
4– نکته بسیار حساس دیگر به یک تحریف آشکار در
نظر مقام معظم رهبری درباب اختلاف با آقای هاشمی باز می گردد. در اظهاراتی
که از قول آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد میزان اختلاف ایشان با
مولایمان نقل شده چنین وانمود شده که گویا دایره اختلاف آقای هاشمی با ولی
فقیه محدود به موضوع آقای احمدی نژاد است. حال آنکه همگان می دانند که
حضرت آقا چگونه در طول بیست سال گذشته در مقابل جریان انحرافی تکنوکراسی
که زیر سایه حمایت صریح آقای هاشمی و در قالب کارگزاران و بعدها مشارکت
رشد کردند، ایستادند و صراحتا در مقابل این جریان سکولار و ضدارزشهای
متعالی اسلام و انقلاب مخالفت ورزیدند. حال آقای هاشمی طوری سخن می‌گویند
که گویا با رئیس جمهور شدن آقای احمدی نژاد به یکباره وجه اختلافی میان
ایشان و مولایمان حادث شده است.
هم ما می دانیم و هم آقای هاشمی می
دانند که ایستادن ایشان در مقابل ولی فقیه به هیچ روی منحصر به ماجرای
آقای احمدی نژاد نبوده و دایره ای بسیار وسیع تر را در بر می گیرد. بد
نیست جناب آقای هاشمی برای یک بار هم که شده به این جملات توجه کنند:
«من
البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر دارم. که طبیعى هم هست؛
ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور
هم از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در
زمینه‏ى مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم در زمینه‏ى نحوه‏ى اجراى عدالت
اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و
نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.»

آنچه در بالا
بدان اشاره شد بخش مهمی از بیانات راه گشای آیت الله العظمی خامنه ای در
نماز جمعه 29 خرداد 88 بود.با این وصف، به نظر می رسد اختلاف حضرت آقا با
آقای هاشمی در موارد متعدد، قطعی است و اینکه حوزه این اختلافات مسائل
خارجی و فرهنگی و مساله عدالت و ... را در برمی گیرد نیز کاملا مسلّم است.
با این حال سوال اینجاست که چرا آقای هاشمی سعی در لاپوشانی حقیقت این
اختلاف دارند؟
شاید پاسخ به سوال فوق را بتوان در بازخوانی یکی
از مهمترین تاکتیکهای فتنه 88 جست. تاکتیکی که در آن فتنه گران با تمام
قوا تلاش کردند تا سطح درگیری عمیق سال گذشته را به جای آنکه درگیری با
نظام جمهوری اسلامی نشان دهند درگیری با دولت و احمدی نژاد نمایش دهند!
البته انشاءالله ساحت آقای هاشمی بری از فتنه گران است اما چگونه می توان
این شباهت آشکار را انکار کرد؟
به هرحال کشور در شرایط تعیین کننده ای قرار
گرفته و قطعا شعله ور شدن دوباره اختلافات در این شرایط خطیر که گرگهای
بیرونی در کمین کیان اسلام نشسته اند به هیچ روی به مصلحت انقلاب نبوده و
نیست. با این وصف شایسته است که جناب آقای هاشمی حداقل به احترام تجربیات
ارزنده ای که از این 31 سال انقلاب آموخته اند، در چنین شرایطی ملت را
مجبور به کاری نکنند که انتهای آن سرخوردگی بیش از پیش ایشان باشد. چه
اینکه تمام خیرخواهان اسلام و انقلاب مشفقانه در انتظار روزی هستند که بار
دیگر هاشمی را در قواره یار دیرین امام راحل (ره) ببینند. انشاءالله
 سید حسین علوی


کلمات کلیدی : بازی جدید هاشمی؛ تنفس مصنوعی به فتنه!
Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------