محسن رضایی: هاشمی در دام احمدی نژاد افتاد
محسن رضایی معتقد است آقای هاشمی با نوشتن نامه به رهبری در ایام انتخابات در دام احمدی نژاد افتاده است.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود در انتخابات گذشته از جمله کاندیداهای ریاست جمهوری به شمار می رفت در مصاحبه با ویژه نامه همشهری که درباره انتخابات سال گذشته و حوادث بعد از آن منتشر شده گفته است: تقابل را احمدی نژاد شروع کرد و اقای هاشمی در دام ایشان افتاد و اوضاع را بر هم زد. آن روزی که نامه هاشمی منتشر شد، عصبانی شدم. چون می دانستم این نامه چقدر پروژه آقای احمدی نژاد را کامل می کند و اوضاع سمت دو قطبی شدن پیش می رود.
مهمترین بخشهای مصاحبه دکتر محسن رضایی:
*طرحهایی نظیر دولت سایه و بهکارگیری نخبگان منوط به موفقیت من در انتخابات بود. به نظر من در آینده این ایده خود را در اداره کشور غالب میکند و گزینهای بهتر از دولت ائتلافی نیست.
* من میدانستم که کروبی تا آخر میماند. لذا دو نفر اصولگرا با دو نفر از اصلاح طلبان در صحنه بودند. البته یک احتمال هم بود که موسوی و کروبی چند روز مانده به رای گیری کنار بروند و این مساله در یکی از ستادهای ایشان دوهفته مانده به انتخابات مطرح شد که هر دو کنار بکشند، ولی جمع بندی آنها این شد که اگر کنار بکشند هیچ تاثیری در انتخابات نخواهد گذاشت زیرا که دو نامزد دیگر در نهایت میمانند و انتخابات انجام میشود واعتراض آنها بی نتیجه خواهد بود.
* پوسترهای من امنترین پوسترهایی بود که پاره نمیشد.
* من در فروردین 88 با ایشان(هاشمی) مشورت کردم نظر مساعدی ندادند. بعدا هم به صورت علنی تصریح کردند که اگر لاریجانی، روحانی و ولایتی بیایند من به یکی از آنها رای میدهم.
* برخی همه تخممرغهایشان را در سبد تبلیغات و موضعگیری میگذارند اما من حداکثر 50 درصد عملکرد سیاسیام در موضعگیریهای علنی است و کارکردهای پشت صحنه را کماهمیتتر از روی صحنه نمیبینم. لذا همیشه رو بازی نمیکنم و یک بخشی از وظیفه خودم را پشت صحنه میبینم و حتی در زمان دوم خرداد نیز چنین بود.
* در مورد مسائل فرهنگی و اقتصادی به ویژه در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی زاویههای زیادی با ایشان داشتم.
* وصیت امام این بود که بین نظام و آقای هاشمی اختلاف ایجاد نکنیم. البته روشن است که محور رهبری و ولایت فقیه است، اما نباید وقتی اختلافی پیش میآید دامن بزنیم. باید نزدیکی ایجاد کنیم. رویکرد من هم تاکنون همین بوده است.
* آقایهاشمی یک بار به من گفت که به نظر من نامزدی شما مناسب نیست و یک بار دیگر هم گفت که از آقا اجازه بگیرید. البته ایشان میدانستند که بدون مشورت آقا کاری نمیکنم.
* خود من بیشتر از آقای هاشمی در آزادی زندانیانی که گناهکار نبودند موثر بودم ولی هیچگاه هم این حرفها را نزدم. بسیاری از دانشجویان دستگیرشده، پدرانشان تماس میگرفتند، ما هم پروندهشان را بررسی میکردیم و اگر میدیدیم که بیگناه هستند، برای آزادیشان کمک میکردیم. البته برای کسانی که نقشی در اغتشاش داشتند، اقدامی نمیکردم.
* مناظره که تمام شد دوستان آقای احمدینژاد ناراحت بودند. مثلا میگفتند آمار بیکاری که میگفتید مربوط به زمان دوم خردادیها بوده ونه دردوران آقای احمدی نژاد.
* شاید اشتباه کردم. نباید با خوش بینی با آقایان برخورد میکردم. من مطمئن بودم اگر تمام توان خود را در مناظره بکار میگرفتم اوضاع عوض میشد.
* آنجا(هنگام مکث چندثانیهای در مناظره با احمدینژاد) کمی عصبانی شدم. خودم را کنترل کردم. بحث در مورد اداره کشور توسط سپاه در اوایل انقلاب بود. به صلاح نبود. مخالف خلاف گویی بودم.
* موسوی برخی سوالات من را بی پاسخ گذاشت. مثلا یکی از سوالات بنده از ایشان این بود که شما باید تکلیف خود را روشن کنید که مجاهدین انقلاب و مشارکت را در دولت خود میآورید یا خیر؟ شما طوری رفتار میکنید که باارزشی و حزباللهیها را طرف خود قرار می دهید. اما از آن طرف مشارکتی ها هم در تشکیلات شما هستند، آیا شما میخواهید این افراد را در دولت به کار بگیرید یا خیر؟ که ایشان جواب نداد.
* نکتهای که فکرش را نمیکردم، تقابل آقایان هاشمی و احمدینژاد بود. یعنی برخوردی که آقای احمدینژاد با آقای هاشمی در مناظره کرد و نامهای که آقای هاشمی فرستاد. بنده انتظار تقابل تا این عمق را نداشتم، زحمت بسیاری هم برای سهقطبی کردن انتخابات کشیدم. لیکن با رفتار این دو همه آنها به هم خورد. اگر آن شب آقای احمدینژاد به آقای هاشمی حمله نمیکرد و یا اگر حمله کرد آن نامه نوشته نمیشد برداشت من از انتخابات یک فضای سهقطبی بود.
* احمدینژاد از نظر تاکتیکی خوب است اما از نظر راهبردی ضعیف است. مثلا به نظر من حرف روز یکشنبه بعد از انتخابات ایشان در برخورد با رقبا و یا معترضان ناپخته بود. ایشان میتوانست از موضع پیروز انتخابات برخورد کند و بگوید شما همه بیایید و من از همه تواناییهای شما استفاده میکنم.
* نه. برای من(تقلب) ثابت نشد. به نظر من وقتی شورای نگهبان اظهارنظر کرد باید همه تمکین میکردیم. ما باید به سازوکارهای قانوناساسی احترام می گذاشتیم.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود در انتخابات گذشته از جمله کاندیداهای ریاست جمهوری به شمار می رفت در مصاحبه با ویژه نامه همشهری که درباره انتخابات سال گذشته و حوادث بعد از آن منتشر شده گفته است: تقابل را احمدی نژاد شروع کرد و اقای هاشمی در دام ایشان افتاد و اوضاع را بر هم زد. آن روزی که نامه هاشمی منتشر شد، عصبانی شدم. چون می دانستم این نامه چقدر پروژه آقای احمدی نژاد را کامل می کند و اوضاع سمت دو قطبی شدن پیش می رود.
مهمترین بخشهای مصاحبه دکتر محسن رضایی:
*طرحهایی نظیر دولت سایه و بهکارگیری نخبگان منوط به موفقیت من در انتخابات بود. به نظر من در آینده این ایده خود را در اداره کشور غالب میکند و گزینهای بهتر از دولت ائتلافی نیست.
* من میدانستم که کروبی تا آخر میماند. لذا دو نفر اصولگرا با دو نفر از اصلاح طلبان در صحنه بودند. البته یک احتمال هم بود که موسوی و کروبی چند روز مانده به رای گیری کنار بروند و این مساله در یکی از ستادهای ایشان دوهفته مانده به انتخابات مطرح شد که هر دو کنار بکشند، ولی جمع بندی آنها این شد که اگر کنار بکشند هیچ تاثیری در انتخابات نخواهد گذاشت زیرا که دو نامزد دیگر در نهایت میمانند و انتخابات انجام میشود واعتراض آنها بی نتیجه خواهد بود.
* پوسترهای من امنترین پوسترهایی بود که پاره نمیشد.
* من در فروردین 88 با ایشان(هاشمی) مشورت کردم نظر مساعدی ندادند. بعدا هم به صورت علنی تصریح کردند که اگر لاریجانی، روحانی و ولایتی بیایند من به یکی از آنها رای میدهم.
* برخی همه تخممرغهایشان را در سبد تبلیغات و موضعگیری میگذارند اما من حداکثر 50 درصد عملکرد سیاسیام در موضعگیریهای علنی است و کارکردهای پشت صحنه را کماهمیتتر از روی صحنه نمیبینم. لذا همیشه رو بازی نمیکنم و یک بخشی از وظیفه خودم را پشت صحنه میبینم و حتی در زمان دوم خرداد نیز چنین بود.
* در مورد مسائل فرهنگی و اقتصادی به ویژه در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی زاویههای زیادی با ایشان داشتم.
* وصیت امام این بود که بین نظام و آقای هاشمی اختلاف ایجاد نکنیم. البته روشن است که محور رهبری و ولایت فقیه است، اما نباید وقتی اختلافی پیش میآید دامن بزنیم. باید نزدیکی ایجاد کنیم. رویکرد من هم تاکنون همین بوده است.
* آقایهاشمی یک بار به من گفت که به نظر من نامزدی شما مناسب نیست و یک بار دیگر هم گفت که از آقا اجازه بگیرید. البته ایشان میدانستند که بدون مشورت آقا کاری نمیکنم.
* خود من بیشتر از آقای هاشمی در آزادی زندانیانی که گناهکار نبودند موثر بودم ولی هیچگاه هم این حرفها را نزدم. بسیاری از دانشجویان دستگیرشده، پدرانشان تماس میگرفتند، ما هم پروندهشان را بررسی میکردیم و اگر میدیدیم که بیگناه هستند، برای آزادیشان کمک میکردیم. البته برای کسانی که نقشی در اغتشاش داشتند، اقدامی نمیکردم.
* مناظره که تمام شد دوستان آقای احمدینژاد ناراحت بودند. مثلا میگفتند آمار بیکاری که میگفتید مربوط به زمان دوم خردادیها بوده ونه دردوران آقای احمدی نژاد.
* شاید اشتباه کردم. نباید با خوش بینی با آقایان برخورد میکردم. من مطمئن بودم اگر تمام توان خود را در مناظره بکار میگرفتم اوضاع عوض میشد.
* آنجا(هنگام مکث چندثانیهای در مناظره با احمدینژاد) کمی عصبانی شدم. خودم را کنترل کردم. بحث در مورد اداره کشور توسط سپاه در اوایل انقلاب بود. به صلاح نبود. مخالف خلاف گویی بودم.
* موسوی برخی سوالات من را بی پاسخ گذاشت. مثلا یکی از سوالات بنده از ایشان این بود که شما باید تکلیف خود را روشن کنید که مجاهدین انقلاب و مشارکت را در دولت خود میآورید یا خیر؟ شما طوری رفتار میکنید که باارزشی و حزباللهیها را طرف خود قرار می دهید. اما از آن طرف مشارکتی ها هم در تشکیلات شما هستند، آیا شما میخواهید این افراد را در دولت به کار بگیرید یا خیر؟ که ایشان جواب نداد.
* نکتهای که فکرش را نمیکردم، تقابل آقایان هاشمی و احمدینژاد بود. یعنی برخوردی که آقای احمدینژاد با آقای هاشمی در مناظره کرد و نامهای که آقای هاشمی فرستاد. بنده انتظار تقابل تا این عمق را نداشتم، زحمت بسیاری هم برای سهقطبی کردن انتخابات کشیدم. لیکن با رفتار این دو همه آنها به هم خورد. اگر آن شب آقای احمدینژاد به آقای هاشمی حمله نمیکرد و یا اگر حمله کرد آن نامه نوشته نمیشد برداشت من از انتخابات یک فضای سهقطبی بود.
* احمدینژاد از نظر تاکتیکی خوب است اما از نظر راهبردی ضعیف است. مثلا به نظر من حرف روز یکشنبه بعد از انتخابات ایشان در برخورد با رقبا و یا معترضان ناپخته بود. ایشان میتوانست از موضع پیروز انتخابات برخورد کند و بگوید شما همه بیایید و من از همه تواناییهای شما استفاده میکنم.
* نه. برای من(تقلب) ثابت نشد. به نظر من وقتی شورای نگهبان اظهارنظر کرد باید همه تمکین میکردیم. ما باید به سازوکارهای قانوناساسی احترام می گذاشتیم.
تاریخ انتشار: ??:?? ????/?/?? |
کد خبر: 52138 |
منبع: فردا |
کلمات کلیدی :