قیمت ارز و طلا از کجا و تا کجا...!؟
این روزها که قیمت ارز و طلا از حدی طبیعی خود خارج شد صحبت و نقل و نبات هر محفلی قیمت ارز و طلا است. حتی آنهایی که تا به حال یکبار هم ارز را ندیده اند یا اصلاً به ارز احتیاج نداشته اند و احتمال هم نمی رود در آینده ارز را ببیند و یا به ارز نیازی داشته باشند بسیار اصولی بر سر قیمت آن بحث و اظهار نظر می کنند و به قول خودشان سیاست ها و برنامه ریزی های اقتصادی را زیر سوال می برند.
در کنار همه عوامل افزایش قیمت ارز از جمله تحریم ها، بازار سیاه ارز، دلال بازی، افزایش طبیعی و... بیاییم به برخی عوامل دیگر هم فکر کنیم. یکی از این عوامل دسیسه های دشمنان ما ملت ایران _ به ویژه به قول قرآن کریم اصلی ترین دشمن مسلمانان _ یهودیان است. بحث بر اینکه یهودیت جهانی طی قرون گذشته پس تولد اسلام عزیز چه اقدامات شومی انجام داده بسیار مفصل است، ولی آنچه به عنوان سند و اعتراف این قوم پلید در دست ما است هما پروتکل های دانشوران صهیون (برنامه عملی صهیونیسم جهانی) است. این پروتکل ها سراسر دسیسه برای ضعف ملت های غیر یهودی است. از صنعت و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و ادب.
بخشی از پروتکل چهارم این برنامه بی ارتباط با موضوع نیست. البته موضوع وقتی جدی می شود که بدانیم بزرگترین ثروتمندان و بانکداران جهان امروز که در ایالات متحده امریکا نقش آفرینی می کنند همه از یهودیان صهیونیسم هستند که لازم است اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید. یادآور می شوم ادعا نیست که تمام با بسامانی ها و بی برنامگی و بی تدبیری های اقتصادی امروز ما از این پروتکل ها است. اما بدانیم یکی از عوامل بسیار مؤثر و پشت پرده اقتصادی همین پروتکل های صهیونیسم است.
اواخر پروتکل چهارم:
ما اعتقاد به خدا را متزلزل مىکنیم
- اگر آزادى بر خداپرستى مبتنى باشد، با برآورى، انسان دوستى و برابرى پیوندى داشته، براى جامعه بىزیان باشد، به رفاه عمومى لطمهاى وارد نسازد و در اقتصاد هم جائى براى خود پیدا کند، بر ما لازم است که هم احترام به آزادى و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیریهودى از بین ببریم. و نیازهاى مادى را جایگزین اینگونه اعتقادات سازیم. اما اگر اعتقاد به خدا موجب شود که ما بر مردم حکومت کنیم، در اینصورت باید به تبلیغ دین بپردازیم و با راهنمائى مردان روحانى، مردم را به تسلیم واداریم.
- براى آنکه بتوانیم قدرت اندیشیدن را از مردم غیر صهیونیست سلب کنیم، باید فکر آنها را متوجه صنعت و تجارت کنیم. سرگرم شدن آنها به داد و ستد و اندیشیدن به منفعت، باعث مىشود که دشمن مشترکشان را فراموش کنند. از سوى دیگر، به صنعت جنبه احتکارى مىدهیم. بدین معنى که به بهاى صنعنتى شدن بسیارى از زمینها نادیده گرفته مىشوند که سرانجام به دست ما مىافتند و ما آنها را احتکار مىکنیم.
- افزایش روز افزون رقابت بمنظور پیش افتادن در زندگى از سوئى، ونابسامانیهاى اقتصادى از سوى دیگر، مردم را سرخورده و افسرده مىکند، نفرت آنها نسبت به مقامهاى عالى رتبه ادارى، مذهبى و سیاسى اوج مىگیرد، طلا به عنوان وسیله اى براى ارضاء نیازهاى مادى مردم مورد توجه واقع مىشود، ظرفیت مردم به مرز انفجار مىرسد و براى قیام آماده مىشوند. قیام مردم براى کسب ثروت است نه اشاعه خوبیها. زیرا این قیام از نفرت منبعث مىشود. به بیان دیگر، نفرت طبقه محروم از طبقه ممتاز جامعه موجب قیام مىگردد. قشرهاى پائین جوامع غیریهودى در پى رهنمودهاى ما علیه طبقه ممتاز به پامىخیزند و سرانجام با حریفانمان یعنى علماى غیر یهودى بر سر قدرت به نبرد مىپردازند.
کلمات کلیدی : قیمت ارز و طلا از کجا و تا کجا...!؟