حاج سیدحسن آقا! این تذهبون؟
حجتالاسلام
جناب آقای سید حسن خمینی، نوه گرامی امام(ره) طی ماههای اخیر با سکوت و
صحبت خود، مواضعی را به نمایش گذاشته که گرچه برای خود ایشان محترم است
اما این مواضع مورد انتقاد بسیاری از نیروهای انقلابی و ارزشی قرار دارد.
این انتقادات البته به حرمت خانواده امام(ره) عمدتاً در محافل خصوصی بیان
شده و کمتر شکل علنی به خود گرفته است اما طبیعتاً با ادامه مشی آقای
سیدحسن، چنین انتقاداتی بیش از این تاب مستوری نخواهد داشت.
روز
گذشته نامهای از آقای سیدحسن خمینی به رئیس سازمان صدا و سیما منتشر شد
که جای تأمل جدی دارد و نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. وی در
نامه خود خطاب به مهندس ضرغامی، با اشاره به برنامه تلویزیونی«شاخص» که در
آن اظهارات صریح حضرت امام(ره) درباره گروهک منافقین و بنیصدر منتشر شده،
آورده است: «چنانکه از منابع موثق شنیدهام برنامهای تحت عنوان شاخص در
تلویزیون پخش میشود و به گونهای غیرصادقانه و تحریفآمیز شخصیت جامع
عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی (ره) را مخدوش نموده است.»
نگارنده
به عنوان شخصی که طی شبهای اخیر برنامه «شاخص» را دنبال کردهام واقعاً
از این اظهار نظر آقای سیدحسن خمینی متعجب شدم. اولین ایراد به آقای سید
حسن خمینی این است که برنامهای را که ندیده بر اساس قضاوت دیگرانی که
«منابع موثق» نامیده، به چالش کشیده است. ای کاش ایشان همه قسمتهای
برنامه «شاخص» را که به ابعاد مختلف شخصیت امام(ره) میپردازد، میدیدند
و بعد قضاوت خود را بیان میکردند.
البته میتوان حدس زد که کدام بخش
برنامه «شاخص» مورد انتقاد آقای سید حسن خمینی قرار گرفته است. همان بخشی
که وی از آن به عنوان مشابهتسازی تاریخی یاد کرده است. یعنی مواضع قاطع
امام(ره) در برابر بنی صدر و منافقین!
اتفاقاً آن منبع موثقی که به
آقای سیدحسن خمینی اطلاع داده، خوب مطلب را دریافت کرده است. قاطبه مردم
نیز با دیدن آن مواضع امام(ره) در برابر جبهه منافقین، ناخودآگاه ذهنشان
به فتنه اخیر و منافقین جدید معطوف شد. حجتالاسلام سیدحسن خمینی اتفاقاً
باید با خود فکر کنند که چرا مردم با دیدن آن صحنهها در تلویزیون و آن
عتابهای امام(ره) علیه جبهه منافقین، تصویر ایستادگی نظام و رهبری
انقلاب در برابر فتنه منافقین جدید را در ذهن خود ترسیم میکنند؟
جناب
سیدحسن خمینی حق دارند مشرب و تفکر سیاسی خود را داشته باشند و حتی آن را
ظهور و بروز دهند اما جسارتاً حق ندارند امام و اندیشههای ایشان را
سانسور کرده و تصویری دلبخواهی از امام(ره) به جامعه ارائه کنند. نوه
امام(ره) به درستی تأکید کرده که امام شخصیتی جامع بودهاند اما چرا خود
وی میخواهد بخش عمدهای از شخصیت امام(ره) یعنی قاطعیت ایشان در برابر
جبهه نفاق و التقاط را – که بخشی از تاریخ انقلاب نیز هست – کتمان کنند؟
جناب
حجت الاسلام سید حسن خمینی که در زمان حیات امام(ره) دوران کودکی و
نوجوانی را طی میکردند احتمالاً تصویری صرفاً عاطفی از آن پیرفرزانه در
ذهن دارند که علی القاعده آحاد ملت ایران نیز به این وجه شخصیت امام(ره)
واقفند؛ اما نمیتوان وجه «جلال» امام را نادیده گرفت و صرفاً به «جمال»
پرداخت؛ وجه جمالی که اتفاقاً در همین برنامه «شاخص» در پیوند عاطفی بین
امام (ره) و امت و روحیه مردمی و عارفانه و زاهدانه آن پیر سفر کرده به
نمایش گذاشته شد.
تصویری که آقای سیدحسن خمینی قصد دارند از امام(ره)
ارائه نمایند تصویری زیبا اما خنثی است. آدم ناخودآگاه یاد روزنامههای
عصر اصلاحات میافتد که در شمایل حضرت علی (ع) در دستان آن حضرت به جای
ذوالفقار، دسته گل گذاشته بودند! عطوفت و رحمانیت علی(ع) شهره عالم است
اما آیا میتوان ذوالفقار را از دست اسدالله الغالب گرفت؟ آیا میتوان
تصویری سانسور شده از شیر بیشه شجاعت و فاتح بدر و حنین به دست داد؟
امام
(ره) مرجعی عالیقدر، فقیهی عارف، فیلسوفی مبرز و حتی شاعری لطیف منظر
بودند اما آنچه که امام(ره) را امام(ره) کرد، مجاهدت و مبارزه عظیم ایشان
در برابر جبهه استکبار و استبداد و نفاق و تشکیل جمهوری اسلامی مبتنی بر
آموزههای سیاسی اسلام و تشیع بود. هیچ کس منکر ابعاد ذیقیمت شخصی و
معنوی امام(ره) نیست اما قلهای که نام خمینی بر فراز آن میدرخشد، «ولایت
فقیه» به مثابه یک نظریه اصیل اسلامی است که بر مبنای آن، دین از حوزه
عبادات فردی به حوزه اجتماعیات و سیاست وارد میشود. امام برای تحقق این
اصل اصیل سالها مبارزه کرد، خون دل خورد، تبعید رفت، با آمریکا و
اسرائیل و شاه و صدام و منافقین درافتاد و هیچ گاه از اصول خود در برابر
این جبهه عقبنشینی نکرد. ذوالفقار خمینی(ره) را نمیتوان با تحریف و
سانسور در غلاف کرد و تصویری دیگرگونه از ایشان ترسیم کرد.
جناب آقای
سیدحسن خمینی به خاطر بیاورند این امام راحل (ره) بود که میفرمود: «نباید
به خاطر رضایت چند لیبرال خودفروخته، به گونهای اظهار نظر کرد که
حزبالله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی از مواضع اصولیاش عقبنشینی کرده
است.»
هم ایشان بود که اظهار نگرانی میکرد که میترسم ده سال بعد
عدهای بنشینند و بگویند حکم سلمان رشدی مغایر با اصول دیپلماتیک بوده است!
و
اما یک سؤال جدیتر این است که جناب حجتالاسلام سید حسن خمینی طی این همه
سالها که عناصر مطرود امام(ره) علیه ایشان قلمفرسایی میکردند چرا احساس
وظیفه برای نامه نگاری نکردند؟ چرا ایشان و مؤسسات تحت نظرشان در پاسخ به
آن همه اتهامی که در قالب خاطرات آقای منتظری به امام(ره) وارد شد و در
تمامی سایتهای ضدانقلاب منتشر گردید موضعی چنین قاطع اتخاذ نکردند و
بلکه برعکس مریدان آقای منتظری را در مؤسسات مسما به نام امام(ره) بر صدر
نشاندند؟ آیا انتشار فیلم مواضع امام(ره) در برابر منافقین و بنی صدر که
واقعیت مسلم تاریخی است چهره امام را مخدوش میکند یا آن خاطرات کذایی و
کذب آقای منتظری که در سرتاسر آن، از امام(ره) چهرهای خشن و بی منطق و
دیکتاتور ارائه میشود؟ این تذهبون جناب سید حسنآقا؟
کلمات کلیدی : این تذهبون جناب سید حسنآقا؟