قتل بنلادن یا مرگ دیکتاتورها؟
گرچه روز گذشته، طالبان با کذب خواندن اظهارات اوباما اعلام کرد، بنلادن زنده است اما برخی مقامات و جریانات افغان، فرانسوی، پاکستانی، سعودی و... که نسبت دوستانه‌ای با آمریکا دارند کشته شدن بنلادن توسط آمریکاییان را تایید کردند.
این در حالی است که برخی کارشناسان با مقایسه عکس جسد بنلادن با تصاویر قبلی‌اش (عکس منتشرشده جسد با عکس 10 سال پیش بنلادن یکی است!) 2 گزینه را احتمال می‌دهند؛ یکی آنکه این ادعای آمریکایی‌ها دروغ است و بنلادن زنده است و دوم اینکه کشته شدن بنلادن چندین سال پیش اتفاق افتاده و اکنون از سوی آمریکا فاش شده است!
حال، جدای از احراز این مساله که بنلادن زنده است یا مرده که متوجه مسؤولان و متولیان امنیتی و اطلاعاتی است، سوالات اساسی دیگری فراروی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی قرارگرفته است:
1 - چرا این
” خانواده بوش صاحب یک شرکت نفتی و خانواده بنلادن نیز از خانواده‌های سرشناس عربستانی بودند که صاحب شرکت‌های عمرانی محسوب می‌شوند و از همین رو روابطی میان آنها وجود داشت. “
2– چرا بنلادن دستگیر نشد؟
3– چرا هنوز بعد از گذشت یک دهه از 11 سپتامبر، جز تصویر کارتونی و اینترنتی از بنلادن، هویت واقعی و مشخصی از این جنایتکار در اذهان عمومی وجود ندارد؟
از این رو بررسی چند نکته قابل تامل به نظر می‌رسد :
1- به نقل از پایگاه‌های خبری ؛ در سال‌های گذشته خبرهای متعددی درباره ارتباط خانواده بوش با خانواده بنلادن منتشر شده است.
بر اساس این خبرها خانواده بوش صاحب یک شرکت نفتی و خانواده بنلادن نیز از خانواده‌های سرشناس عربستانی بودند که صاحب شرکت‌های عمرانی محسوب می‌شوند و از همین رو روابطی میان آنها وجود داشت.
از سوی دیگر چند سال قبل روزنامه نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد که در آن عنوان شده بود در همان سال‌های ابتدایی جنگ با تروریسم، نیروهای سازمان سیا در آستانه بازداشت بنلادن در پاکستان بودند اما دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آن روزهای آمریکا، دستور لغو عملیات بازداشت بنلادن را صادر کرد.
از طرفی هم چندی پیش، پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس با انتشار مدارک نظامی آمریکا در جنگ افغانستان ثابت کرد که بنلادن عامل« سیا»است....
موارد فوق و موارد دیگری که از سوی کارشناسان داخلی و خارجی بارها و بارها اعلام شده است همگی نشان می‌دهد هویت بنلادن توسط آمریکاییان و در راستای منافع سیاسی آنها شکل گرفته و بنلادن و واقعه خودساخته 11 سپتامبر، بهانه‌ای برای تحقق طرح آمریکایی خاورمیانه جدید و لشکرکشی‌های آمریکا
” وی فاقد هرگونه نیروی اطلاعاتی و نظامی گسترده‌ای بود و دستگیری وی برای سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا کار دشواری نبوده است ! “
شاید به همین دلیل بوده است که هرگز بنلادن دستگیر نشد! گفتنی است، وی فاقد هرگونه نیروی اطلاعاتی و نظامی گسترده‌ای بود و دستگیری وی برای سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا کار دشواری نبوده است !
2- آمریکا طی 10سال گذشته تاکنون به بهانه گروه تروریستی القاعده و واقعه 11 سپتامبر و مقابله با تروریسم، نیروهای نظامی خود را در افغانستان مستقر کرده و تنها رهاوردش در این 10 سال جز افزایش خشونت‌ها و کشتار افغان‌ها و دخالت در امور داخلی افغانستان و ایجاد هرج و مرج، چیز دیگری نبوده است، طوری که امروز حدود 50 کشور در افغانستان نیروی نظامی دارند.
از سوی دیگر بنابر اعلام خبر رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، آمریکایی‌ها می‌خواهند با افغان‌ها قرارداد امنیتی امضا کنند! شاید بی‌دلیل نبوده است که حامد کرزی روز گذشته در واکنش به خبر مرگ بنلادن گفت:
«هزاران افغان بی‌گناه هر روز قربانی تروریسم می‌شوند و جامعه جهانی به رهبری آمریکا پس از 10سال این حقیقت را درک کرده است.»
از این رو این احتمال متبادر میشود که آمریکایی‌ها می‌خواهند برای جلوگیری از تزلزل هژمونی نظامی در 50 کشور دیگر و بسترسازی برای ادامه استقرار نیروهای نظامی یا قرارداد امنیتی‌شان با افغانستان، با افشای خبر مرگ بنلادن، پرده‌ای صوری از نشاط و قدرت امنیتی خود را به نمایش بگذارند! در حالی که کشته شدن بنلادن (در صورت واقعیت) آن هم پس از گذشت 10 سال، امتیازی برای
” روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» در گزارشی تحلیلی از سرگردانی و در هم ریختگی آمریکا در قبال تحولات منطقه خاورمیانه خبر داد و عنوان کرد: «تل‌آویو و واشنگتن اصلی‌ترین بازنده‌ها در خاورمیانه هستند.» “
3- با نظر به آنکه زمان زیادی به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نمانده است، انتشار خبر کشته شدن بنلادن این شائبه را تقویت می‌کند که در تحلیل رئیس‌جمهور آمریکا و دیگر یاران دموکراتش، افشای این خبر (واقعی یا کذب) می‌تواند برگ برنده‌ای برای پیروزی مجدد اوباما در انتخابات بعدی آمریکا باشد.
لازم به یادآوری است اوباما بعد از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در اولین مصاحبه تلویزیونی خود با شبکه خبری CBS، با مرتبط کردن مساله سرکرده شبکه القاعده به موضوع امنیت ملی آمریکا، بازداشت یا کشتن بنلادن را یکی از اهداف اصلی خود در دوره ریاست‌جمهوری عنوان کرده بود.
جالب توجه آنکه اوباما با ادبیاتی فاخر و عباراتی مانند اینکه «در پی کشته شدن بنلادن عدالت اجرا شد» و «جسد وی هنوز در اختیار آمریکاست» به افشای این خبر دست زده و مردم را به «جشن و پایکوبی» فراخوانده است !
4- علاوه بر مساله «قرارداد امنیتی آمریکا و افغانستان» و «انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری آمریکا»، به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیلی که آمریکاییان را وادار کرده به چنین مساله‌ای پناه بیاورند و خبر کشته شدن بنلادن را در اذهان جهانی تزریق کنند، مساله تحولات خاورمیانه و شکست سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی آمریکاست، چه آنکه بعد از گذشت چند ماه از بیداری اسلامی در جهان، روز به روز شکل و ماهیت پوشالی آمریکا در انظار عمومی جهانیان شکسته‌تر و پژمرده‌تر میشود و بر عزت و ابهت جمهوری اسلامی و اصولا اسلام و حرکت مسلمانان می‌افزاید. در ادامه اعتراف آمریکایی‌ها مبنی بر شکست‌شان در خاورمیانه، چند روز پیش روزنامه آمریکایی «کریستین ساینس مانیتور» در گزارشی تحلیلی از
” سیر تحولات خاورمیانه نشان می‌دهد، آمریکا قدرت رقابت خود با ایران را از دست داده و در حالی که موج نفرت عمومی از تصمیمات، عملکردها و سیاست‌های آمریکا در کشورهای اسلامی و عربی رو به افزایش است، ایران محبوبیت و دامنه نفوذ خود در منطقه را گسترش داده است. “
«تل‌آویو و واشنگتن اصلی‌ترین بازنده‌ها در خاورمیانه هستند.»
چندی پیش نیز موسسه سلطنتی «چتم هاوس» انگلیس که متشکل از 17 محقق برجسته انگلیسی است، در ارزیابی از قدرت ایران و آمریکا پیش‌بینی کرده بود، قدرت نرم ایران حرف آخر را خواهد زد.
این موسسه در گزارش خود تاکید کرده بود: «سیر تحولات خاورمیانه نشان می‌دهد، آمریکا قدرت رقابت خود با ایران را از دست داده و در حالی که موج نفرت عمومی از تصمیمات، عملکردها و سیاست‌های آمریکا در کشورهای اسلامی و عربی رو به افزایش است، ایران محبوبیت و دامنه نفوذ خود در منطقه را گسترش داده است.» 2 هفته پیش نیز ژنرال جیمز جونز، مشاور سابق امنیت ملی باراک اوباما در مصاحبه با شبکه خبریCNN، انقلاب اسلامی ایران را محرک اصلی قیام‌های مردمی در کشورهای عربی خواند و عنوان کرد: «ایران اکنون زیر دید رادار پرواز می‌کند».
جالب توجه اینکه تغییر و تحول در مدیران ارشد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا که هفته پیش از سوی اوباما انجام گرفت به دلیل خروج از همین وضعیت و ایجاد تغییر در تحولات منطقه خاورمیانه و برهم زدن نسبت قدرت در این منطقه بود.
از این رو با توجه به این موارد می‌توان گفت افشای خبر کشته شدن بنلادن که ممکن است آثاری چون «تقویت روحی نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا»، «ایجاد فضای روانی به نفع اوباما»، «ایجاد جنگ روانی علیه مخالفان» و «ایجاد هراس و تردید میان معترضان کشورهای همسو با آمریکا» را در پی داشته باشد، علاوه بر مهم بودن مساله «قرارداد امنیتی آمریکا و افغانستان» و «انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری آمریکا»، عرض اندامی سیاسی و امنیتی برای تضعیف موج بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه است.
به عبارتی همگی، راهکار و تمهیدات آمریکایی‌ها برای خروج از بحران «سقوط» است و بس
کلمات کلیدی : قتل بنلادن یا مرگ دیکتاتورها؟
