فرهنگ، توسعه، امنیت ملی - رهپویان
سفارش تبلیغ

توسعه فرهنگی، امنیت ملی و ضرورت ها

به بهانه «روز جهانی توسعه فرهنگی»
مقدمه
امروزه هدف غایی و در حد کمال هر حکومت و هدیه گران سنگ دولتمردان به ملت خود «امنیت ملی» است. همه کارگزاران واحدهای سیاسی نهایت تلاش خود را معطوف می دارند تا امنیت ملی که چتری ایمن و گسترده بر تمام دغده ها، فعالیت ها، توسعه و پیشرفت در تمام جنبه های زندگی است را به ارمغان آورند؛ چرا که بدون شک امنیت شغلی، بازرگانی، تولید، کشاورزی، صادرات، سرمایه گذاری بخش خصوصی و خارجی، تحصیل علم، پایداری جمعیت، امید به زندگی، بهداشت، آسایش و... در گرو برقراری امنیت ملی است. در بخش بین المللی و منطقه ای نیز امنیت ملی زیرساختی بی بدیل برای دفع هرگونه فتنه و طمع خارجی است.
مردم و ملت ها نیز بزرگترین آرزو و آمالشان برقراری امنیت ملی است. در میان مؤلفه های خاستگاه امینت ملی برخی از مؤلفه ها نقش برجسته داشته و سهم مهمی در کسب، تثبیت و توسعه آن دارد. مؤلفه هایی مانند جمعیت، نظام سیاسی، منابع، مراتع و معادن، موقعیت ژئوپولیتیکی و سرزمینی، دیپلماسی پویا و وسیع و... می تواند بخش بزرگی از قدرت ملی را رقم بزند.
اما در واقع آنچه نقش مهمتر و زیربنایی در کسب امنیت ملی دارد عبارت است از انگیزه، اراده، تلاش، ایدئولوژی، باورهای دینی، عشق به داشته های ملی و میهنی در فرد فرد ملت که از آن به «فرهنگ» یاد می کنیم.
به عبارتی؛ پویایی و تقویت فرهنگ ملی به طور کاملاً مستقیم نقش مؤثری در برقراری امینت ملی دارد و اگر تلاشی در پایداری امنیت ملی صورت می گیرد در واقع تلاش در پایداری و تعمیق فرهنگی آن جامعه می شود.
از این تعمیق فرهنگی به توسعه فرهنگی نیز یاد می شود که به جا است به مناسبت 21 می/31 اردیبهشت که «روز جهانی توسعه فرهنگی» نامگذاری شده است قدری صحبت کنیم.


توسعه فرهنگی (Cultural Development)
توسعه فرهنگی را در علوم فرهنگی اینچنین تعریف کرده اند:
«ارتقا و اعتلای زندگی فرهنگی جامعه و دستیابی به ارزش های متعالی فرهنگی؛ نیز، کارآمدی یک فرهنگی در پاسخگویی به نیازهای فرهنگی، معنوی و مادی انسان ها.» (مفاهیم و نظریه های فرهنگی/سید رضا صالحی امیری)
از این منظر توسعه فرهنگی محملی برای تعمیق باورها و ارزش های دینی، گرامیداشت آیین و مراسم ملی، تعظیم شعائر اسلامی است و به بیانی توسعه معنویت و روحانی زیستن حد اعلای مفهوم توسعه فرهنگی است.
با این وصف مشخص می شود توسعه فرهنگی ارائه راه هایی برای زندگی بهتر مادی و معنوی هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی است. لذا می توان ادعا کرد توسعه فرهنگی گام نهادن برای عمق بخشی به فرهنگ بومی و دینی هر ملت و تثبیت هویت ملی مردم آن جامعه در راستای نیل و تقویت امنیت ملی است.


توسعه فرهنگی و تقویت هویت ملی
همانطور که در وصف و تبیین فرهنگ مشخص گردید هویت بخشی به یک ملت فقط از طریق بازخوانی، ترویج و تبلیغ ارزش های فرهنگی آن ملت امکان پذیر است. به اذعان کارشناسان فرهنگی هویت ملی به آحاد افراد یک ملت روح نشاط و تعهد می دمد و به شکل معجزه آسایی باعث رشد و ارتقاء سطح اراده و انگیزه آن ملت می شود.
این مهم به گونه ای کاملاً لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند. یعنی از یک طرف هویت ملی وابسته به نهاده های فرهنگ و مواد فرهنگی یک ملت است و از سویی دیگر فرهنگ قوی و مبتنی بر آموزه های دینی و استوار بر پایه های آداب و سنن ملی میهنی یک جامعه بدون شک موجب هویت ملی می شود. این بدان معنا است که شناخت، ترویج، انسجام، اتحاد، رشدیافتگی و کارآیی مواد و عناصر فرهنگی قوام و استحکام قابل وصفی به هویت ملی می دهد و این مهم صرفاً با توسعه فرهنگی به دست خواهد آمد. به بیان دیگر هر چه هویت ملی بر پایه های محکم توسعه فرهنگی گام نهد هویت بخش تر، مستحکمتر، کم آسیب تر و در نهایت هویتی الهام بخش خواهد بود.


توسعه فرهنگی و امنیت ملی
با نگاهی کل نگرانه به فرهنگ به روشنی مشخص است که فرهنگ حوزه ای فرابخش است که سایر حوزه ها را از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی را در خود جای داده است. از اینرو لازم است همه بخش ها و عرصه های سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی از توسعه فرهنگی تأثیر پذیرند تا خود نیز با بهره مندی از توسعه فرهنگی در مسیر امنیت ملی قرار گیرند. این بدان معنا است که حیات، قوام، پویایی، استمرار و مولد بودن توسعه سایر بخش ها وابستگی مستقیمی با توسعه فرهنگی دارد. شاید علت آن هم این باشد که موضوع توسعه فرهنگی انسان است و بر اساس شعار یونسکو « انسان سالم محور توسعه پایدار » (10 اکتبر 2009) ضروری است ابتدا توسعه فرهنگی صورت پذیرد و انسان ها به عنوان عوامل اصلی توسعه، به هویتی استقلال بخش دست یابند و اصطلاحاً سالم تلقی گردند.
از آنجا که حصول امنیت ملی نیازمند انسان هایی با هویت ملی و فرهنگی ملی می باشد، مقتضی است توسعه فرهنگی به عنوان الگو و اسوه ای همه جانبه تبیین، تشریح و نهادینه گردد.

توسعه فرهنگی در سایه نظریات فرهنگی
در دهه های اخیر که نظریات فرهنگی مختلفی ظهور و بروز کرد بیم آن رفت که فرهنگ نتواند پاسخگوی خوبی برای نظام تولید و اقتصاد، سیاست، روابط اجتماعی و حل معضلات اجتماعی باشد.
وقتی مارکس تعریفی روبنایی از فرهنگ ارائه کرد و القاء نمود که تولید و اقتصاد مبنای توسعه و امنیت خواهد بود، بخشی از نظام های سیاسی با الگوگیری از دیدگاه مارکسیستی به این عقیده اعتماد کردند. اما دیری نپایید معتقدان به مکتب مارکس نیز بین زیربنا (تولید و اقتصاد) و روبنا (نهادها فرهنگی) رابطه ای قائل شدند و اعتراف کردند فرهنگ هویت بخش به اقتصاد، به عنوان زیربنا خواهد بود و رمز تحقق روبنا نیز توجه به روابط انسانی و اجتماعی (فرهنگ) است.
همچنین ماکس وبر پس از تلاش های فراوان به این اعتقاد رسید که کلید اصلی مدرنیسم و صنعتی شدن «عقلانیت» است که معرف نفوذ عقل در کلیه ابعاد زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگ و حقوق می باشد. لذا باورهای دینی سهم مهمی در نیل به نظام سرمایه داری دارد.
در نهایت نظریات متأخرینی صاحب شهرت چون مک لوهان مبتکر «دهکده جهانی»، ساموئل هانتینگتون صاحب نظر «برخورد تمدن ها»، فوکویاما ارائه کننده نظریه «پایان تاریخ» در پیچ و خم پاره ای از ابهامات، آزمون و خطا و عدم استقبال عمومی و بین المللی به ذهن تاریخ سپرده شد. در میان همین متأخرین نظریه انقلاب اسلامی با طراحی امام راحل عظیم الشأن(ره) به این اصل اشاره کرد که توسعه همه جانبه مادی و معنوی با توسعه فرهنگی میسر است. لذا دیگر نظریات فرهنگی را به یکباره از درجه اعتبار ساقط ساخت. توسعه فرهنگی ای هم که ایشان ابداع نمودند و شخصاً نیز به آن اصرار می ورزیدند فقط از مسیر فرهنگ دینی و اسلام ناب امکان پذیر بود.
بنابراین توسعه فرهنگی دیگر ابهامی را باقی نمی گذارد و همگان اذعان دارند که شروع و بقای هرگونه توسعه منوط به توسعه فرهنگی است.

روش های توسعه فرهنگی
با اذعان به اهمیت و ضرورت توسعه فرهنگی به عنوان مبنای امنیت ملی و هویت ملی، اینک لازم است برخی از روش ها یا شیوه های توسعه فرهنگی را نام برد. آنچه در ادامه می آید تمام روش های توسعه نیست و نمی تواند باشد؛ چرا که فرهنگ با آن گستردگی فراوان شیوه های فراوانی نیز برای توسعه دارد و در طول تاریخ وسایل و امکانات ساده، پیچیده، سنتی، مدرن و فوق مدرن متعددی خلق  و به کار گرفته شده است که در این مختصر نمی گنجد؛
1.    سیاستگذاری های فرهنگی و ترسیم بایدها و نباید های فرهنگی در راستای هدایت و نظارت بر جامعه
2.    برنامه ریزی فرهنگی به معنای بیان علمی نیازها و تعیین اقدامات مناسب
3.    آموزش و تعلیم مهارت های فرهنگی با تربیت مدیران و کارگزاران عرصه فرهنگ
4.    اطلاع رسانی و به روز نمودن اطلاعات فرهنگی در سطح جامعه
5.    پژوهش فرهنگی به معنای واقعی کلمه تا مرحله تولید علم
6.    سیاستگذاری بر اقتصاد فرهنگی و تصویب تعرفه های فرهنگی، عوارض و مالیات
7.    حقوق فرهنگی و ثبت مالکیت فکری، معنوی و فرهنگی

معیارهای کلان سنجش توسعه فرهنگی
اگر بخواهیم برآیندی از توسعه فرهنگی را در سطح جامعه به دست آوریم مسلماً به معیارهای سنجش دقیقی نیاز داریم. معیارهای سنجش توسعه فرهنگی را اینگونه تعریف می کنیم:
« معیارهایی که به وسیله آن می توان میزان تعمیق باورهای دینی، آشنایی با آداب، رسوم، مراسم و آیین های ملی، وضعیت عمومی جامعه در دفاع در برابر تهاجات، عمق بصیرت، آینده نگری را محک زد، معیارهای سنجش توسعه فرهنگی می نامیم.»
با این توضیح مشخص می شود معیار سنجش صرفاً عناصر معنوی با سنجش کیفی را مورد تأکید قرار می دهد، لذا محلی برای طرح عناصر مادی و کمیتی متصور نیست. از این رو کار بسیار حساس، دقیق و پیچیده پیش بینی می شود که مبتنی بر روش های علمی و تحقیقات آزمایشگاهی با لحاظ نمودن سنجش اثر و اثربخشی معیارهای توسعه فرهنگی است. همینجا ذکر این مطلب نیز مهم است که پژوهش و تولید علم در مسیر توسعه فرهنگی مهمترین معیارهای توسعه فرهنگی و سرمایه گذاری در توسعه فرهنگی است.
همچنین واضح است معیارهای نامبرده، معیارهای عمومی است که به صورت عمومی در سطح بین الملل و در همه جوامع مورد توجه است. لذا اگر بخواهیم توسعه فرهنگی را در کشور خودمان بسنجیم نیاز به بومی سازی، حذف و اضافه معیارهای دیگری است که در فرهنگ اسلامی و انقلابی ما مورد تأکید است.
1.    نظام آموزش و پروش: نظامی که از کودکی و نوجوانی به غنای فرهنگ دینی و ملی ما بپردازد و متون و مواد آموزشی آن در مسیر نهادینه کردن فرهنگ گام بر دارد.
2.    نظام آموزش عالی: منظور توسعه در انقلاب فرهنگی دانشگاه ها به ویژه رشته های علوم انسانی است. هر چند فرهنگ «ما می توانیم» باید در رشته های دیگر نیز سرلوحه باشد. ذکر این بدیهی لازم نیست که این توسعه فرهنگی در نظام آموزش عالی معیار فقط در کنار وحدت حوزه و دانشگاه قابل تعریف می باشد.
3.    میزان مطالعه و پژوهش: مطالعه و پژوهش، تولید علم و جنبش نرم افزاری همه از میزان شناخت آحاد جامعه نسبت به بهره برداری از متون علمی، متقن و دانش بنیان حکایت می کند.
4.    ارزش علم، سواد و سواد آموزی: ارزش علم و سواد آموزی امری غیر قابل وصف در فرهنگ است و اساساً سایر معیارهای توسعه به ویژه توسعه فرهنگی بر علم، سواد آموزی و آمار باسوادان جامعه تکیه دارد.
5.    تولید و مصرف مواد فرهنگی(کتاب، فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی، مجلات و....): کمیت و کیفیت تولید مواد فرهنگی از یک سو و از سوی دیگر استقبال و مصرف اثربخش مواد مواد فرهنگی نیز از معیارهای مهم توسعه فرهنگی است.
6.    ارتباطات: جهان امروز جهان ارتباطات است. اگر ارتباطات جامعه ای  رشد یافته باشد نشان از تعاملات و مشارکت فرهنگی، رونق گفتمان و ارتباطات انسانی و در نهایت توسعه یافتگی فرهنگی آن جامعه دارد.
7.    رواج وسایل و تکنولوژی ارتباطی مدرن: هر قدر جامعه ای با حفظ و تأکید بر اصول بتواند از وسایل تکنولوژی ارتباطی مدرن نظیر ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و... بهره برداری کند، در حقیقت توانسته ابزار توسعه فرهنگی را بومی و در اختیار ملت خود قرار دهد.
8.    ساماندهی مراکز تاریخی فرهنگی: بدون شک در هر منطقه از جهان مراکز، ابنیه، اماکن و آثار تاریخی و باستانی وجود دارد. آنچه در توسعه فرهنگی نقش ایفا می کند ساماندهی این مراکز با معرفی، حفظ موجودیت، مرمت، تلاش برای ماندگاری و ترغیب جهت بازدید از آنها است. چیزی که امروزه از آن به صنعت گردشگری نیز یاد می شود.
9.    نظام خانواده: خانواده اولین، کوچکترین واحد اجتماعی است. در عین حال شکل و وضعیت نظام خانواده، استحکام و گرمی آنها، کاهش نرخ ازدواج های ناموفق و آمار طلاق، کاهش موالید ناخواسته، کاهش کودکان خیابانی و... در جوامع معیاری گویا در توسعه فرهنگی هر جامعه است.
10.    فرهنگ سیاسی: آنچه از فرهنگ سیاسی به عنوان معیاری برای توسعه فرهنگی می توان نام برد میزان درک و فهم و شعور سیاسی آحاد مردم از وقایع و حوادث سیاسی داخلی، منطقه ای و بین المللی است. بصیرت مردم جامعه از روابط سیاسی، قهر و آشتی های سیاسی، موضع گیری ها و هر آنچه در ادبیات سیاسی مطرح است و مردم نسبت به آن کنش و واکنشی دارند فرهنگ سیاسی است که نشان از توسعه یافتگی فرهنگی آن جامعه است.
11.    نظام و انضباط اداری، فرهنگ حرفه ای: به اجمال انضباط اداری و اصلاح بروکراسی اداری، اتوماسیون اداری، وجدان کاری، تکریم ارباب رجوع، سرعت و دقت عمل و... نشان از توسعه فرهنگی از یک جامعه دارد.
12.    فرهنگ ترافیک (عبور و مرور شهری و جاده ای): اگر جامعه ای به حدی از رشد و کمال عقلی رسیده باشد می تواند در صحنه ای مهم از جامعه با عنوان فرهنگ ترافیک نیز بدرخشد. کاهش آمار تصادفات، جانباختگان حوادث جاده ای و رانندگی، نظم عبور و مرور، کاهش صدور جرایم رانندگی، کنترل ترافیک، کاهش مصرف سوخت، احترام به قانون و... می تواند توسعه فرهنگی تلقی گردد.
13.    فرهنگ اقتصادی دانش بنیان و استقلال یافته (تولید و مصرف، صنعت): تولید متناسب با مصرف داخلی، مطابق با فرهنگ ملی، مبتنی بر ارزش های اسلامی نظیر صرفه جویی و قناعت که همانا از اقتصاد دانش و پژوهش بنیان نشأت می گیرد در راستای توسعه فرهنگی است.
14.    اهمیت بهره وری، بهینه سازی و صرفه جویی: بلوغ فکری در آحاد افراد جامعه نسبت به محدود بودن منابع، مواد خام و انرژی همگان را به سمت فرهنگی می برد که از آن به بهره وری و بهینه سازی تعبیر می شود. این مهم نیز جز با توسعه فرهنگی میسر نخواهد شد.
15.    تعمیق ارزش های ملی و میهنی (آداب، رسوم، آیین ها و...): احترام به آداب و رسوم و ارزش های ملی و میهنی و تلاش در حفظ آنها از هرگونه تحریف، تغییر، زدودن خرافه گرایی و... هم باید در ردیف توسعه فرهنگی قرار گیرد.
16.    رونق و رواج ارزش ها و مفاخر ملی فرهنگی (ادبیات، نجوم، طب، ریاضیات، علوم غریبه و...): اگر این مفاخر و ارزش ها شناخته شده و در دسترس همگان به ویژه نسل های نو قرار گرفته باشد باید به توسعه فرهنگی آن جامعه تبریک گفت.

معیارهای توسعه فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران
علاوه بر موارد فوق معیارهای ذیل نیز می تواند به طور خاص مورد تأکید نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد؛
1.    پیروی از رهبری و ولایت فقیه و التزام علمی و عملی آحاد جامعه به نظام ولایت فقیه
2.    حضور در صحنه های انقلاب (انتخابات، راهپیمایی، دفاع مقدس، همیاری دولت و...)
3.    تعمیق باورهای دینی و اسلامی
4.    ارزش بودن دفاع سرزمینی متکی بر روحیه جهاد و شهادت به ویژه بین نسل جوان
5.    تعظیم شعائر اسلامی و پاسداشت مناسبت های دینی، ملی، مذهبی، انقلابی و میهنی
6.    روحیه خودباوری، استقلال و اعتقاد به « ما می توانیم.»
7.    پیشرفت علمی مبنتی بر دانش بومی و خودیافته
8.    رونق روحیه نشاط، امید و عشق به آینده

به هر حال توسعه فرهنگی از مؤلفه های اجتناب ناپذیر برای توسعه همه جانبه است. مدیران و مسئولان، کارگزاران و دولتمردان هر قدر نیاز به تقویت هویت ملی و به تبع آن خواستار پایداری امنیت ملی باشند ناگزیرند به توسعه فرهنگی ارج نهند.

توسعه فرهنگی شاید از جنبه های دیگری نیز دارای اهمیت باشد. مثلاً توسعه فرهنگی خود به خود میل به فرهنگ بیگانه و وارداتی را کاهش می دهد، یا آنکه توسعه فرهنگی از میزان تهاجمات فرهنگی می کاهد و حتی مردم جامعه به ویژه جوانان را به فرهنگ های دیگر بی علاقه می کند؛ اما آنچه قبل و بعد از همه اینها مهم است توسعه فرهنگی ملت را مفتخر به یک هویت وصف ناشدنی می کند.
روز جهانی توسعه فرهنگی فرصت خوبی است تا یک بار دیگر فعالان، طراحان و مجریان فرهنگی را در  عرصه های مختلف و در سازمان ها و شوراهای گوناگون، نهادهای علمی و دانشگاهی به ویژه حوزه علمیه به گفتمانی آرمان بخش رهنون سازد و اراده و انگیزه را همراه با همتی مضاعف به توسعه هر چه بیشتر فرهنگی با کار مضاعف ارتقاء بخشد.
جامعه ملی و دینی ما امروز از هر چیز بیشتر به توسعه فرهنگی نیاز دارد. چرا که راه رفته به سوی توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی در دولت های گذشته راهی جز به ترکستان نبود و با تأسف باید گفت فقط سرمایه های ما را به چوب هراج داد. امروز نیز هر چند ادبیاتی فرهنگی در سیاست های نظام طرح شده است اما این کافی نیست و برای تحقق آن آرمان های بلند فرهنگی تلاشی از جنس خود فرهنگ نیاز است.
از سویی زمان محدود، جامعه هدف نامحدود و دشمنی با فرهنگ روز افزون شده است. با مقایسه ای نه آماری و بلکه ذهنی می توان واردات فرهنگ بیگانه توسط نااهلان را مشاهده کرد و سعی مجدانه دشمن در صدور فرهنگ بی فرهنگی را به فرهنگ ما ملاحظه کرد. این روند طی دو دهه گذشته تا بدانجا پیش رفت که تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و تهدید نرم جای خود را به «جنگ نرم» داد. این جنگ نرم اولین رزمایش خود را در سال 1388 و در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی برگزار کرد و متأسفانه به بخشی از اهداف خود نیز نایل آمد. اینجاست که فریاد توسعه فرهنگی با تکیه بر فرهنگ ناب اسلامی معنا یافت و دلسوزان نظام را به عزم جدی در مقابله با این جنگ بیرحمانه و ناجوانمردانه بسیج کرد.
امید است به بهانه «روز جهانی توسعه فرهنگی» ما هر چه بیشتر به فرهنگ غنی ایرانی اسلامیان ارج نهیم. هر چند هر روز در انقلاب اسلامی ما، روز توسعه فرهنگی بوده است.



کلمات کلیدی : فرهنگ، توسعه، امنیت ملی
Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------