مبارزه با تروریسم بدون خونریزی و کشتار - رهپویان
سفارش تبلیغ

مبارزه با تروریسم بدون خونریزی و کشتار

خبر دستگیری عبدالمالک ریگی شرور جنوب شرق که در حمایت بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه بود موجی از شادی در ایران اسلامی به پا کرد. این جانی به تمام معنا هر چند سن کمی داشت اما در همین سن کم به یک تروریسم حرفه ای تبدیل شده بود که مبارزه، درگیری و یا دستگیری و بازداشت او واقعا دور از ذهن ها بود.
ریگی که در چتر حمایت امنیتی، اطلاعاتی، مالی، تسلیحاتی و سیاست های بین المللی قرار داشت از او جرثومه ای از غرور و جنایت پدید آورده بود که در این اواخر به راحتی خود را رهبر کشور بلوچستان بزرگ می نامید. او که در عملیات های ابتدایی خود در سال های 84 و 85 دارای تجربه طراحی و انجام بسیار ناچیز عملیات های تروریستی را به عهده داشت به سرعت مورد توجه محافل حامی تروریسم قرار گرفت.
وی در فیلم های ویدئویی خود در پایان عملیات های خود همیشه به دفاع از حقوق بشر، دفاع از قومیت ها و خونخواهی های برادران اهل تسنن اشاره می کرد. او تکیه کلامی داشت به این مضمون: « انتقام برادران اهل تسنن خود را خواهم گرفت.» ریگی که خود را فرمانده گروهک جندالله می نامید به وسایل، خودرو، اسلحه و مهمات، دستگاه های شنود و ارتباطی وسیعی دسترسی داشت که با دیدن هر غیر کارشناسی متوجه می شد که همه اینها با دلارهای بادآورده، ریال های سرشار عربی تهیه شده است. این جوان بی عقل که غرق در خودخواهی های خود بود همه عملیات های خود را مبارزه با دشمنان اسلام می دانست. او سربازان نظامی و انتظامی ایران اسلامی که برای امنیت مرزها و مرزنشینان ایران اسلامی جان بر کف نهاده بودند را تروریسم می دانست و خود را مبارز ترورسیم منطقه می دانست. ریگی ابلحان همراه خود را نیز مجاهدان می نامید و به آنها وعده ملاقات با رسول الله(ص) می داد.
وی که مبارزه با جمهوری اسلامی را مبارزه با تروریسم می دانست به سرعت مورد توجه بیگانگان و تروریست های بین المللی قرار گرفت و برق آسا تجهیز و مورد حمایت قرار گرفت. او در اندک زمانی در رسانه های دورغ پرداز جای خود را باز کرد و توانست با شعار مبارزه با تروریسم و جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای میان همفکران خود پیدا کند. ریگی با عملیات های ناجوانمردانه که نیاز برآورد عملیاتی پیچیده ای نداشت خود را موفق می پنداشت.
عبدالمالک که کشتن زن و بچه بی پناه، حمله به اتوبوس جاده ای، حمله به پاسگاه مرزی و دستگیری چند سرباز، کشتن بسیجیان و پاسداران، کشتن نمازگزاران را افتخار می شمرد و پس از این جنایات به پر کردن کاست ویدئویی و سی دی و پخش آن در  سطح منطقه اقدام می کرد هرگز فکر نمی کرد بچه ای بیش نیست. او با رعب و وحشتی که در دل مردم عادی و محلات و قبایل و طوایف بلوچ ایجاد کرده بود به نکبتی خبیث تبدیل شده بود که همگان از هر قبیله، قومیت و مذهب آرزوی به درک رفتنش را می کشیدند. اما چگونه؟!
ریگی که خباثت از چهره اش نمایان است تحت حمایت های منطقه ای و بین المللی بود. بعضاً دادن اطلاعات در مورد او به قیمت جان تمام می شد. رد پای او با آموزش های سرویس های جاسوسی غرب  به یوی و اطرافایانش خیلی کمرنگ بود. پیگیری او دشوار می نمود. اما سربازان گمنام میهن اسلامی که با توکل به خدا هر ناممکنی را ممکن می کنند همه را غافلگیر کردند. حتی دوستداران ایران اسلامی هم باور نمی کردند این شرور به این زودی به دست عدالت دولت اسلامی سپرده شود. دستگیری تروریسمی احمق به نام ریگی مانند بمب انفجاری در رسانه ها پیچید و آن را تیتر اول همه خبرها و رسانه ها تبدیل کرد. مبارزه با این تروریسم آن قدر آرام و نرم و بی صدا بود که حتی خراشی به خود ریگی هم وارد نیامد. ریگی بیچاره با همان لباس های شخصی و بی آنکه به او حمله ای بشود مانند موش در چنگال تیز پروازان آسمان امنیت ایران اسلامی افتاد. این مبارزه با تروریسم بدون خونریزی و کشتار چنان شربتی به کام ملت ایران ریخت که خستگی های طولانی و دلگیری های عمیق از جنایت وی را مرهمی نهاد.
اینجاست که به دولت هایی که مدعی مبارزه با تروریسم هستند باید نشان داد که مبارزه با تروریسم بدون خونریزی و کشتار هم می شود. آنهایی که به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان وارد شدند، عراق را اشغال کردند، به مسلمانان در سطح جهان حمله می کنند و... بدانند فقط شعار حقوق سر می دهند و فقط نان مبارزه با تروریسم را می خورند. چرا که حیات سیاسی آنها فقط به این شعارها است.


کلمات کلیدی : مبارزه با تروریسم بدون خونریزی و کشتار
Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------