اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش دوم - رهپویان
سفارش تبلیغ

اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش دوم

3- فلسفه اصلح گزینی؛ افزایش کارآمدی نظام اسلامی

در نگاه اسلام تمامی ملاکها و معیارهایی که برای حاکمیت نظام اسلامی و به عنوان شاخصه صلاحیت ایشان مشخص گردیده، همگی معطوف به کارآمدی است. بدین معنا که وجود این ملاک و معیارها در حاکم اسلامی را، لازمه رسیدن به هدف حکومت اسلامی می‌داند. با برشمردن شاخصه‌های اصلی حاکمیت و مسئولین نظام اسلامی، متوجه می‌شویم که این شرط‌ها، لازمه موفقیت عملی نظام سیاسی اسلام در رسیدن به اهداف است و گرنه خداوند متعال در این فکر نبوده است که برای افراد یا تباری خاص یا طبقه خاص، شأنیتی خاص از دیگران قائل شده و دیگران را به تبعیت از ایشان سوق دهد. چرا که در بحث حکومت مساله اصلی، مساله پذیرش مسئولیت است، مسئولیتی که قرار است کاری را به انجام رساند که همانا تحقق اهداف حکومت دینی باشد؛ و گرنه ذات مسئولیت در نظام اسلامی برای فرد مسئول جایگاه و شان خاصی به همراه ندارد.

رهبر معظم انقلاب معتقدند : «آنچه که برای مردم در این انتخابات و همه‏ی گزینش‌های ملی و انتخابات‌ها مهم است، این است که سطح کارآمدی نظام روز به روز ارتقا پیدا کند؛ این اساس مسئله است. اگر مردم دنبال رئیس‏جمهور یا دنبال نماینده‏ی مجلس می‏گردند یا دنبال دیگر کسانی هستند که می‏خواهند آن‏ها را با انتخاب تعیین کنند، در پی آن هستند که انسان‌های کارآمدی را بر اریکه‏ی مسئولیت بنشانند تا آن‏ها بتوانند سطح کارآمدی نظام را افزایش بدهند و مشکلات مادی و معنوی مردم را حل کنند؛ این خواست مردم است. حالا گروه‌ها و احزاب و عناصر سیاسی هم هرکدام نقطه‏نظرهایی دارند؛ آن نقطه‏نظرات برای خودشان است. » (24/ 8/ 83)


مساله کارآمدی آن قدر اهمیت می‌یابد که در مشروعیت نظام مردم‌سالاری دینی نیز به عنوان یکی از مهمترین شاخص‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. به نحوی که حضرت آیت الله خامنه ای در باب نسبت بین کارآمدی و مشروعیت می فرمایند: «مشروعیت همه‏ی ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کارآیی‏ها و کارآمدی مسئوولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت. این‏که ما در قانون اساسی برای رهبر، رئیس‏جمهور، نماینده‏ی مجلس و برای وزیر شرایطی قائل شده‏ایم و با این شرایط گفته‏ایم این وظیفه را می‏تواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیتِ برعهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتی است که قانون و ملت به ما عطا می‏کند؛ یعنی این حکم ولایت، با همه‏ی شعب و شاخه‏هایی که از آن منشعب است، رفته روی این عناوین، نه روی اشخاص. تا وقتی که این عناوین، محفوظ و موجودند، این مشروعیت وجود دارد. وقتی این عناوین زایل شدند، چه از شخص رهبری و چه از بقیه‏ی مسؤولان در بخشهای مختلف، آن مشروعیت هم زایل خواهد شد. ما باید به دنبال کارآمدی باشیم. باید هر یک از کسانی که متصدی این مسؤولیتها، از صدر تا ساقه، هستند، بتوانند آنچه را که برعهده‏ی آنهاست، به‏قدر معقول انجام دهند. انتظار معجزه و کار خارق‏العاده نداریم و نباید داشته باشیم؛ اما بایست انتظارِ تلاش موفق را، که در آن نشانه‏های توفیق هم مشاهده شود، داشته باشیم.»(31/6/83)

4- وظیفه شرعی تلاش برای شناخت گزینه اصلح

حال که اهمیت و جایگاه انتخاب اصلح به عنوان یک تکلیف شرعی آشکار گردید باید به این نکته نیز توجه شود که تلاش برای شناخت اصلح نیز امر واجبی است که باید بدان اهمیت داد. در نگاه حکیم انقلاب اسلامی «افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کرده‌اند، قانونا صالحند.« (28/2/80) اما این بدان معنا نیست که ما باید به صرف رای دادن قناعت کنیم و به هر که شد رای دهیم. بلکه مبتنی بر نظر ایشان باید گشت و اصلح را برگزید. لذا معظم له تاکید دارند که: «هر کس صلاحیتش در مراکز قانونی تأیید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالح‌ها گشت و صالح‌تر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.»(17/2/84)

معظم له در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هفتم خطاب به ملت فرمودند: « ملت باید تلاش خود را بکند، باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد... همچنان که شرکتِ در انتخابات یک وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است. البته ممکن است همه‏ی تلاش‌ها به نتیجه نرسد؛ اما انتخاب‏کنندگان تلاش کنند، برای این که گزینش درستی داشته باشند. این، خیلی مهمّ است.» (13/2/76)

  

5- داشتن حجت شرعی برای رای به گزینه اصلح

نکته قابل توجه دیگر آنکه برای شناخت و تشخیص گزینه اصلح و رای دادن به وی باید حجت شرعی داشته و مبتنی بر معیارهای ناصواب و یا عدم شناخت و تحقیق و تنها مبتنی بر ظواهر و احساسات و فارغ از معیارهای غیرعقلی رای نداد، لذا رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت می‌فرمایند: «باید بگردید، بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجتی فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید.»(31/2/76)

طبیعی است که حجت در شرع در این زمینه یا از طریق یقین فردی حاصل می‌شود و یا آنکه افراد امین و صاحب صلاحیت فردی را معرفی نمایند. رهبری تاکید دارندکه : «اگر می‏توانید، تشخیص بدهید؛ اگر نمی‏شناسید، از دیگری که می‏تواند امین باشد، سؤال کنید.» (28/2/80)

6- پرهیز از وسواس در انتخاب اصلح

از سوی دیگر، تلاش برای انتخاب اصلح نباید به وسواس در گزینش بینجامد. لذا رهبر معظم انقلاب انذار می‌دهد که «بعضی ها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغه‌ی زیاد می‌شوند. شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانی که فکر می‌کنید می‌توانند شما را راهنمایی کنند، راهنمایی بخواهید؛ به هر نتیجه‌یی که رسیدید، عمل کنید و رأی بدهید؛ اجر شما را خدای متعال خواهد داد.«(3/3/84)

به واقع وسواس در انتخاب اصلح نباید به عدم شرکت در انتخابات به بهانه "ناتوانی در تشخیص اصلح" بینجامد! لذا مرجع عالیقدر شیعه در این زمینه چنین حکم می‌دهند: «هرکس که برود رأی بدهد، چه رأی او صائب باشد و به اصلح رأی داده باشد و چه اشتباه کرده باشد و به غیر اصلح رأی بدهد، همین اندازه که از روی احساس تکلیف نسبت به آینده پای صندوق برود و رأی بدهد، این رأی پیش خدای متعال مأجور و موجب ثواب است و این شخص، علاقه‏مند به نظام و رهبری است. آنچه که مهم است، این احساس تکلیف است. همه‏ی آحاد ملت، این احساس تکلیف را باید بکنند.» (13/2/76)



کلمات کلیدی : اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش دوم
Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------