اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی/ بخش اول
اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی
با تاکید بر آراء و نظرات امام خامنهای(مدظلهالعالی)
1- مقدمه (نظام اسلامی؛ نظام حاکمیت معیارها)
آنچه روح و جوهره حکومت اسلامی است، تحقق عملی احکام و فرامین مترقی دین مبین است که در سایه آن زمینه رشد و تعالی افراد جامعه آماده خواهد شد. لازمه چنین جامعهای وجود افراد شایسته و با صلاحیتی در راس مسئولیتهاست که توانایی اداره جامعه را داشته و بتوانند اهداف حکومت اسلامی را محقق نمایند. به همین خاطر در اسلام معیارها و صلاحیتهایی برای حاکمان و مسئولین نظام اسلامی عنوان گردیده که وجود آن در مسئولین، شرط لازم برای مشروعیتیابی ایشان است و اعتبار حاکمیت نیز به تداوم این معیارهاست. به عبارتی میتوان نظام اسلامی را "نظام معیارها" دانست، بدین معنا که به معنای حقیقی کلمه معیارها حاکمیت دارند نه افراد!
امام خامنهای(مدظلهالعالی) در این باره میفرماید: «در مدینه النّبی، حکومت، حکومت دین است و ولایت فقیه هم به معنای ولایت و حکومتِ یک شخص نیست؛ حکومتِ یک معیار و در واقع یک شخصیت است. معیارهایی وجود دارد که این معیارها در هر جایی تحقّق یابد، این خصوصیت را میتواند پیدا کند که در جامعه به وظایفی که برای ولی فقیه معیّن شده، رسیدگی کند. بهنظر من به این نکته باید توجّه و افتخار کرد که برخلاف همهی مقرّرات عالم در باب حکومت - که در قوانین آنها حاکمیتها یک حالت غیرقابل خدشه دارند - در نظام اسلامی، آن کسی که بهعنوان ولیفقیه مشخص میشود، چون اساساً مسؤولیت او مبتنی بر معیارهاست، چنانچه این معیارها را از دست داد، به خودی خود ساقط میشود. وظیفهی مجلس خبرگان، تشخیص این قضیه است. اگر تشخیص دادند، میفهمند که بله؛ ولیفقیه ندارند. تا فهمیدند که این معیارها در این آقا نیست، میفهمند که ولیفقیه ندارند؛ باید بروند دنبال یک ولیفقیه دیگر. محتاج نیست عزلش کنند؛ خودش منعزل میشود. به نظر ما این نکتهی خیلی مهمّی است.»(4/12/77)
توجه به معیارها و صلاحیتها حقیقتی است که غفلت از آن به یکی از عوامل مهم انحطاط نظامهای سیاسی مغرب زمین تبدیل گردیده است. تقلیل دادن صلاحیتها و محدود کردن آن تنها به صلاحیتهای صرفا علمی و مدیریتی و سیاسی و بیتوجهی به ملاکهایی چون "سلامت نفس" و "پایبندی به اخلاق" که محصول تفکر جدایی اخلاق از سیاست و دین از حوزه حکومتی و تفوق گرایشهای تکنوکراتیک در غرب است، امروزه به چالشی در نظریهپردازی سیاسی در غرب مبدل گردیده که راهی برای حل آن نمییابد.
2- جایگاه و اهمیت اصلح گزینی (نظام اسلامی؛ نظام انتخاب اصلح)
یکی از شاخصههای انتخابات شایسته نظام اسلامی آن است که فرآیند انتخابات به نحوی باشد که در نهایت شایستگان و اصلحان بر مسند قدرت تکیه زنند. این مساله رمز تعالی و ارتقاء نظام اسلامی است که در آموزههای دینی نیز فراوان بر آن تاکید شده است. امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 173 نهج البلاغه چنین میفرمایند: «أَیُّهَا الْنَّاسُ أَحَقَّ الْنَاسِ بِهَذَا الْأَمْرُ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ» (ای مردم، شایستهترین مردم به امر حکومت؛ نیرومندترین آنان بر این امر و داناترین آنان به امر خداوندی در آن است).
رهبر معظم انقلاب در تمامی انتخاباتهای گذشته بر ضرورت انتخاب اصلح تاکید داشتهاند که آخرین آن انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 است. معظم له در حرم رضوی فرمودند: «نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید» (1/1/92) و در سفر به خراسان شمالی و در جمع بسیجیان در این زمینه اذعان داشتند: «از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز کنیم؛ کاری کنیم که نتیجهی انتخابات، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفهی انقلاب و کشور باشد... ما هم که میخواهیم انتخاب کنیم، نگاه کنیم، حقیقتاً با معیارهائی که معتقدیم و بین همهی ماها مشترک است، بسنجیم... در هر کسی که این معیارها را مشاهده کردیم، کوشش کنیم، تلاش کنیم، کار کنیم - کار سالم - که انتخابات به سمت انتخاب یک چنین کسی برود.» (24/7/91)
شاید بتوان گفت که دومین اصل مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد از اصل مشارکت حداکثری، اصل "انتخاب اصلح" باشد، لذا «مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند؛ چون امر کوچکی نیست»(11/2/80) معظم له در باب اهمیت انتخاب اصلح با صراحت اعلام میفرمایند: «همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است.»(31/2/76)
حکیم فرزانه تلاش برای "گزینش اصلح" را یکی از شاخصههای تمایز بخش نظام مردمسالاری دین و نظامهای دموکراتیک غربی دانسته و میفرمایند: «در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. این دعواها و رقابتها، متعلق به دمکراسیهای غربی است که از خدا و دین، هیچ چیزی به مشامشان نرسیده است. کارهایی که بعضیها انجام میدهند، باب جمهوری اسلامی نیست. در اینجا ممشا، ممشای اسلامی است و انتخاب، انتخاب اصلح. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد بشوند و آدمهایی را که اطمینان پیدا میکنند، انتخاب کنند.» (11/7/69)
این عبارات به خوبی نشانگر آن است که تلاش در رقابتهای انتخاباتی باید برای انتخاب اصلح بوده و در این زمینه باید دقت نظر کافی داشت.
یکی از سوالات مطرح در زمینه انتخاب اصلح آن است که با توجه به وجود دستگاه نظارتی شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، چرا اینقدر بر تلاش برای انتخاب اصلح تاکید شده است؟ پاسخ این سوال را در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی میتوان جستجو نمود. معظم له در این باره چنین توضیح میدهند: «البته هیچکس در صحنه انتخابات وارد نمیشود، مگر این که شورای نگهبان صلاحیّت او را اعلام کند. بنابراین، کسانی که وارد صحنه انتخابات میشوند، اشخاصی هستند که شورای نگهبان که امین مردم در این قضیه است پای اسم آنها را امضا کرده و اعلام صلاحیّت نموده است. بنابراین، همه صلاحیّت دارند؛ منتها امر ریاست جمهوری، بالاتر از این حرفهاست. باید گشت و اصلح را پیدا کرد... مهمّ است. چون این امر مهمّ است، تفاضل هرچه هم کم باشد، اهمیت پیدا میکند. در کارهای کلان، این طور است. فرق دو مَبلغی که باهم اندکی تفاضل دارند، اگر جنسی که میخواهیم با این مبلغ تهیه کنیم، یک کیلو و دو کیلو جنس است، خیلی اهمیت ندارد؛ اما وقتی آنچه که میخواهیم جابهجا کنیم، فرضاً هزاران تُن از این جنس است، آن هنگام تفاضل در قیمت وقتی هم کم باشد، حجم زیادی مییابد و اهمیت پیدا میکند. همه کارهای کلان، این طوری است. (13/2/76)
کلمات کلیدی : اصلح گزینی و شایسته سالاری در نظام جمهوری اسلامی